روشنکروشنک، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

روشنک کوچولو

ما اومدیم

1391/10/25 8:37
نویسنده : مامان روشنک
337 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه

روشنک خانم با کلی شیرین کاری هاش اومده بعد از یه وقفه طولانی اومده

بگه چه کارایی بلد شده

خانم ما دیگه راحت از روی مبل میره بالا، کلی حرص بابا جون رو در میاره اخه

بابا جون یه کم مقرراتیه و به وسایل خونه حساس، اما بیچاره اخر مغلوب میشه

اخه اینقدر با مزه نگاه میکنی که بابا جون هم دلش غش میره برات

 

مامایی= مامان و مامان بزرگا در جمع همه مامایی هستند

دد= به بابات میگی دد

بابایی= به بابا بزرگات و گاهی وقتا هم به بابات لطف میکنی میگی بابایی

دایی= دو تا دایی هات و زن دایی و عمه ها همه در کل دایی هستند

بینی= نی

تلویزیون= نی

کیه وچیه هم که از دهنت نمیوفته

از میوه ها پرتغال رو دوست داری البته به اندازه نخود میخوری

بعد از یک ماه بی تابی و اذیت 4 تا دونه دندون با مزه داری

اصلا هم با قطره هات جور نیستی هر مدلی بتونی از  زیرش در میری

موهای عروسکت رو شونه میکنی

جوراباتو خودت در میاری اونم با حرص

چون یه بار دستت به بخاری خورده معنی داغ بودن رو میفهمی کلا از هر چی داغ باشه دوری میکنی

مثلا دیروز هی میرفتی نزدیک قابلمه برنج تو سفره یکی از پاهاتو نزدیکش میکردی پس کشیدی گفتی هیش یعنی داغه

 

مامان عاشقته و خدا را روزی هزار بار شکر میکنه برای وجودت

 

 

پسندها (1)

نظرات (0)